نمودِ نهادی نشانگرِ آنست که آیا نهادِ جمله کنشی را انجام میدهد که در بندِ فعلی نهفته است (= نمودِ نهادیِ معلوم) یا نه (= نمودِ نهادیِ مجهول).
نمودِ نهادیِ مجهول در زبانِ پارسیِ میانه از میان رفته و در زبانِ پارسی پیشینه ندارد. در سدههایِ اخیر با رو به رو شدنِ مترجمان با زبانهایِ اروپایی، برگرداندنِ چنین بندهایِ فعلی با الگویِ زیر انجام میپذیرد:
- ا[Pا[VPبنِ نقلیِ متعدّی] [VPبندِ فعلیِ (پرداختداده) از ریشهیِ /ʃæv/ (مصدرِ شدن /ʃodæn/)]].
کشتن (معلوم) ⇆ کشته شدن (مجهول)
افروخته (معلوم) ⇆ افروخته شده (مجهول)
خریدند (معلوم) ⇆ خریده شدند (مجهول)
مینواختی (معلوم) ⇆ نواخته میشدی (مجهول)
پوشیده است (معلوم) ⇆ پوشیده شده است (مجهول)
در این جا نکتههایِ زیر چشمگیرست:
- بندِ فعلیِ مجهول تنها از بنِ نقلیِ متعدّی به دست میآید، ولی خود همواره نمودِ مفعولیِ لازم دارد.
- مفعولِ مستقیمِ بندِ فعلیِ معلوم، نهادِ بندِ فعلیِ مجهول میگردد.
- نهادِ بندِ فعلیِ معلوم را میتوان تبدیل به قیدِ کنشگر برایِ بندِ فعلیِ مجهول کرد.
برایِ نمونه:
اسکندر تختِ جمشید را به آتش کشید. (معلوم) ⇆ تختِ جمشید (به دستِ اسکندر) به آتش کشیده شد. (مجهول)