۱۳×۷. نمودِ شخصیّتیِ بندِ فعلی

نمودِ شخصیّتیِ بندِ فعلی نشان‌گرِ آن‌ست که آیا آن کنش به گوینده یا شنونده نسبت داده می‌شود یا به کس یا چیزِ دیگری. این گونه‌هایِ نمودِ شخصیّتی در زبانِ پارسی (همانندِ بیشترِ زبان‌ها) به چشم می‌خورند:

  1. گوینده، کنشِ نهفته در بندِ فعلیِ یکم‌شخص به خودش نسبت می‌دهد: خریدم /xæridæm/، می‌بخشیم /mi-bæxʃim/
  2. دوم‌شخص نشانه‌یِ آن‌ست که گوینده آن کنش را به شنونده نسبت می‌دهد، ولی نه به خودش: ایستادی /istɒdi/، می‌دانید /mi-dɒnid/
  3. همه‌یِ بندهایِ فعلی دیگر سوم‌شخص هستند: کردند /kærdænd/، می‌بینند /mi-binænd/
جستارها

آ. ساختار

نمودِ شخصیّتیِ بندهایِ فعلی پرداخت‌داده‌یِ پارسی به یاریِ سازه‌هایِ زیر تعیین می‌شوند:

  1. فعل‌هایِ پایه در بن‌هایِ نقلی و گمانیِ پرداخت‌داده:

    باده‌یِ خاص خورده‌ای (دوم‌شخص)، نُقلِ خلاص خورده‌ای (دوم‌شخص)

    بویِ شراب می‌زند، خربزه در دهان مکن!

    مولوی (سده‌یِ ششم و هفتم خورشیدی)

    سال‌ها وضعِ بلاها کرده‌ایم (یکم‌شخص)

    وهم حیران زآن چه ماها کرده‌ایم (یکم‌شخص)

    مولوی (سده‌یِ ششم و هفتم خورشیدی)

  2. پس‌وندهایِ فعل‌پرداز در بن‌هایِ گذشته و حالِ پرداخت‌داده:

    دل بنهند (سوم‌شخص) بر کنی (دوم‌شخص)، توبه کنند (سوم‌شخص) بشکنی (دوم‌شخص)

    این همه خود تو می‌کنی (دوم‌شخص)، بی تو به سر نمی‌شود (سوم‌شخص)

    مولوی (سده‌یِ ششم و هفتم خورشیدی)

در دستورِ زبانِ پارسی تنها در یک جا به بندهایِ فعلی‌ای بر می‌خوریم که پرداخت‌داده نیستند، ولی نمودِ معیّنِ شخصیّتی دارند، آن هم در به کار گیریِ بنِ نقلی در نقشِ گزاره (در هم‌پایگیِ زنجیره‌ای) است (نگاه کنید به جستارِ ۱۲×۴×ب.):

نامه را نوشته (یکم‌شخص) به صندوق انداختم!

ب. هم‌نوازی و ناهم‌نوازیِ فعلیِ شخصیّتی

(نگاه کنید به جستارِ ۱۳×۵×ب. هم‌نوازی و ناهم‌نوازیِ فعلیِ قطبی و ۱۳×۶×ب. هم‌نوازی و ناهم‌نوازیِ فعلیِ شمارشی.)

هم‌نوازیِ فعلی شخصیّتی به این معناست که در جمله نهاد (که بندی اسمی‌ست) و گزاره (که بندی فعلی‌ست) نمودِ شخصیّتیِ هم‌سانی دارند:

person1_PA


همان گونه که در بخشِ «ناهم‌نوازیِ فعلیِ شمارشی» دیدیم، ضمیرهایِ زیر به گونه‌یِ سوم‌شخصِ مفرد به کار می‌روند، در حالی که نمودِ شمارشی و شخصیّتیِ گزاره پیروِ مجموعه‌یِ مرجعِ ضمیر می‌باشد و به این گونه می‌تواند ناهم‌نوازیِ فعلی پدید بیاورد:

  • ضمیرهایِ پخشی (نگاه کنید به جستارِ ۷×۸×ب×آ.):

    هر یک از راهِ دیگری برایِ سرافرازیِ کشور تلاش می‌کنیم.

    هر کدام‌تان داستانی دیگر برای‌م تعریف می‌کنید.

  • ضمیرهایِ تهی (نگاه کنید به جستارِ ۷×۱۰×ب.):

    هیچ یک پاسخی به این پرسش نداشتیم.

    هیچ کدام دچارِ بی‌خوابی نیستید.

  • ضمیرهایِ گزینشی (نگاه کنید به جستارِ ۷×۱۱.):

    باید یک کدام این خبر را به او بدهیم.

    یک کدام‌تان او را لو داده‌اید.

ولی اگر مجموعه‌یِ مرجع به چهره‌یِ قیدِ خاست‌گاه ضمیر را نشان‌بخشی کند، گزاره به گونه‌یِ سوم‌شخصِ مفرد می‌آید و از این راه با ضمیر هم‌نواز می‌شود:

باید یک کدام از ما این خبر را به او بدهد.

از شماها یک کدام او را لو داده است.

هر یک از ما ایرانیان از راهِ دیگری برایِ سرافرازیِ کشور تلاش می‌کند.

هر کدام از شما داستانی دیگر برای‌م تعریف می‌کند.

هیچ یک از ما فرزندان پاسخی به این پرسش نداشت.

هیچ کدام از شما دختران دچارِ بی‌خوابی نیست.

دیدگاهتان را بنویسید