۶×۱×۴. شماره‌یِ یگان‌دار

شماره‌هایِ یگان‌دار شماره‌هایِ آمارشی‌ای هستند که در ساختارشان یگان ی به کار رفته باشد.

جستارها

آ. ساختارِ شماره‌هایِ یگان‌دار

شماره‌هایِ یگان‌دار از این راه‌ها به دست می‌آیند:

  1. با ساختنِ بندِ آمارشی از یگان (در نقشِ کانونِ پرداخت):
    • با شماره‌یِ ساده: ده گرم [NP[DetP/dæh/] [NP/geræm/]]، پنج تا [NP[DetP/pænʤ/] [NP/tɒ/]]، نیم کیلو [NP[DetP/nim/] [NP/kilu/]]، یک ذرّه [NP[DetP/jek/] [NP/zærræ/]]

      بندهایِ آمارشی‌ای چون یک کم /jek kæm/ و یک کوچولو /jek kuʧulu/ که یگان ‌شان (کم /kæm/ و کوچولو /kuʧulu/) صفتِ اسم‌شده هستند نیز از این گروه به شمار می‌روند.

    • با شماره‌یِ مرکّب: سه متر و نیم [NP[NP[DetP/se/] [NP/metr/]] [Con/o/] [NP/nim/]]، دو کیلو و سه چهارم [NP[NP[DetP/do/] [NP/kilu/]] [Con/o/] [NP/se ʧæhɒrom/]]، سه وجب و نصفی [NP[NP[DetP/se/] [NP/væʤæb/]] [Con/o/] [NP/nesf-i/]]
    • با شماره‌یِ اعشاری: دو ممیّز بیست و سه میلیمتر [NP[DetP/do momajjez bist o se/] [NP/milimetr/]]
    • با شماره‌یِ یگان‌دار: دو تا دانه [NP[DetP/do tɒ/] [NP/dɒnæ/]]
  2. با پیونداندنِ یگان‌ها با پیوندِ بخشی به شماره‌هایِ کسری (نگاه کنید به جستارِ ۱۰×۴×ت×ب.): سه‌پنجم متر [NP[NP/se-pænʤom/] [Con/-e/] [NP/metr/]]
  3. با جمع‌بستنِ یگان‌ها : سال‌ها /sɒlhɒ/، کیلومترها /kilumetrhɒ/
  4. با افزودنِ پردازه‌یِ شناختیِ /-i/ به یگان‌ها : مشتی /moʃt-i/، دمی /dæm-i/، خیلی /xæjl-i/

    بندهایِ اسمی‌ای چون کمی /kæm-i/، اندکی /ændæk-i/ و بسی /bæs-i/ که یگان‌شان (کم /kæm/، اندک /ændæk/ و بس /bæs/) صفتِ اسم‌شده هستند نیز از این گروه به شمار می‌روند.

ب. الگویِ بندهایِ آمارشی با شماره‌یِ یگان‌دار

بندهایِ آمارشی با شماره‌یِ یگان‌دار الگویِ ا[DetPا[NPشماره‌یِ یگان‌دار] [NPبندِ اسمی]] دارند:

یک کیلو گوشت /jek kilu guʃt/

دو روز وقت /do ruz væɣt/

سه بار آزمایش /se bɒr ɒzmɒjeʃ/

پنج تومان پنیر /pænʤ tumɒn pænir/

فرسنگ‌ها راه /færsænghɒ rɒh/

اندکی پول /ændæk-i pul/

یک کم نمک /jek kæm næmæk/

مشتی بی‌کار /moʃt-i bikɒr/

چو حافظ در قناعت کوش و از دنیایِ دون بگذر!

که یک جو منّتِ /jek ʤæv mennæt/ دونان به سد من زر /sæd mæn zær/ نمی‌ارزد

حافظ (سده‌یِ هشتم خورشیدی)

ده هزار طاق جامه /dæh hezɒr tɒɣ ʤɒme/ از مستعملاتِ آن نواحی بدهند بیرون.

ابوالفضلِ بیهقی (سده‌یِ چهارم و پنجم خورشیدی)

پ. دیگر کاربردهایِ شماره‌یِ یگان‌دار

  1. در نقشِ قیدِ چگونگی. در این حالت شماره‌یِ یگان‌دار در واقع گزاره‌یِ جمله را می‌آمارند:

    این کتاب بیست تومان می‌ارزد. (= بیست تومان ارزش)

    سه بار به خانه‌یِ او سر زدم. (= سه بار سر زدن)

  2. در نقشِ قیدِ اندازه:

    یک ساعت منتظرِ او ماندم.

    جماعتی از وزیران و کسانِ او پادشاهی کردند هفتاد و دو سال.

    از دفترِ «مجمل التّواریخ و القصص» (سده‌یِ ششم خورشیدی)

  3. به عنوانِ بندِ پردازه در پایه‌سنجیِ بندهایِ صفتی (نگاه کنید به جستارِ ۴×د.):

    ده متر بیشتر [AP[DetP/dæh metr/] [AP/biʃtær/]]

    دو روز بعد [AP[DetP/do ruz/] [AP/bæʔd/]]

ت. پیوست: یگان‌هایِ پارسی

یگان‌ها دسته‌ای از بندهایِ اسمی هستند که بر انـدازه‌یِ معیّنی دلالت می‌کنند و در ساختارِ شماره‌یِ یگان‌دار به کار می‌روند.

ت×آ. یگان‌هایِ شمارشی

هر یگانِ شمارشی تنها بر یک پدیده‌یِ شمردنی دلالت می‌کند. رایج‌ترین یگان‌هایِ شمارشی در پارسی این‌ها هستند:

  • بار /bɒr/، راه /rɒh/، ره /ræh/، دفعه /dæfʔæ/ و مرتبه /mærtæbæ/ بر روی‌دادها دلالت می‌کنند:

    هزار بار اگر عاشقی نگاری را

    بیازمود، دل‌ش سخت بود و پیمان‌سست

    حافظ (سده‌یِ هشتم خورشیدی)

    سد رَهَ‌ت لن‌ترانی ار گویند

    باز می‌دار دیده بر دیدار!

    هاتفِ اصفهانی (سده‌یِ دوازدهم خورشیدی)

    بوسه‌هایی که شهان پیشِ تو بر خاک دهند

    خوش‌تر از بوسه‌یِ معشوق بود سیسد راه

    فرّخیِ سیستانی (سده‌یِ چهارم و پنجم خورشیدی)

  • تا /tɒ/ یگانِ شمارشیِ همگانی برایِ پدیده‌هاست و با شماره‌هایِ ساده‌یِ بالایِ یک شماره‌یِ یگان‌دار می‌سازد: دو تا /do tɒ/، هشت تا /hæʃt tɒ/
  • دانه /dɒnæ/ نیز یگانِ شمارشیِ همگانی برایِ پدیده‌ها می‌باشد و با شماره‌هایِ آمارشیِ زیر شماره‌یِ یگان‌دار می‌سازد:
    • با شماره‌یِ ساده‌یِ یک: یک دانه /jek dɒnæ/
    • با شماره‌هایِ یگان‌داری که از یگانِ تا /tɒ/ ساخته شده باشند (با الگویِ ا[DetPا[DetPا[NPشماره‌یِ ساده] [NP/tɒ/]] [NP/dɒnæ/]]): پنج تا دانه، نه تا دانه
  • عدد /ædæd/ برایِ بی‌جانان
  • نفر /næfær/ و سر /sær/ برایِ انسان و شتر
  • تن /tæn/ برایِ انسان
  • رأس /ræʔs/ برایِ چارپا
  • قبضه /ɣæbzæ/ برایِ شمشیر، کارد و تفنگ
  • عرّاده /ærrɒdæ/ برایِ توپ و تانکِ جنگی
  • فروند /færvænd/ برایِ کَشتی، قایق، هلیکوپتر، هواپیما و هاورکرافت
  • حلقه /hælɣæ/ برایِ انگشتر و چاه
  • قلاّده /ɣællɒdæ/
  • اصله /æslæ/ برایِ درخت و نهال
  • دست /dæst/ برایِ بازی و پوشاک
  • باب /bɒb/ برایِ ساختمان
  • قطعه /ɣætʔæ/ برایِ گوهر، زمین، فرش و …
  • دست‌گاه /dæst-gɒh/ برایِ خودرو، درشکه، تلفن و …
  • گرده /gerdæ/ و قرص /ɣors/ برایِ نان
  • جلد /ʤeld/ برایِ کتاب
  • جام /ʤɒm/ برایِ شیشه و آیینه
  • شاخه /ʃɒxæ/ برایِ نبات، سیم و چل‌چراغ

ت×ب. یگان‌هایِ سنجشی

یگان‌هایِ سنجشی بر پدیده‌هایِ ناشمردنی دلالت می‌کنند این گروه شمارِ بسیاری از بندهایِ اسمی در بر می‌گیرد، برایِ نمونه:

  • ریال /riɒl/، تومان /tumɒn/، دینار /dinɒr/، درهم /derhæm/، کرشه /kærʃæ/ برایِ پول
  • گندم /gændom/، مثقال /mesɣɒl/، سیر /sir/، من /mæn/، کیلو /kilu/، تن /ton/ برایِ توده
  • وجب /væʤæb/، انگشت /ængoʃt/، گز /gæz/، متر /metr/، کیلومتر /kilumetr/، فرسنگ /færsæng/ برایِ درازا
  • ثانیه /sɒnijæ/، دم /dæm/، لحظه /læhzæ/، دقیقه /dæɣiɣæ/، نفس /næfæs/، ساعت /sɒæt/، روز /ruz/، شب /ʃæb/، هفته /hæftæ/، ماه /mɒh/، فصل /fæsl/، سال /sɒl/، سده /sædæ/، قرن /ɣærn/، هزاره /hezɒræ/ برایِ زمان
  • جریب /ʤærib/، هکتار /hektɒr/ برایِ مساحت
  • لیتر /litr/، مترِ مکعب /metr-e mokeæb/ برایِ گنجایش
  • استکان /estekɒn/، فنجان /fenʤɒn/ و قاشق /ɣɒʃoɣ/ برایِ خوراکی‌ها
  • قواره /ɣævɒræ/، طاقه /tɒɣæ/ و توپ /tup/ برایِ پارچه
  • قرقره /ɣerɣeræ/، کلاف /kælɒf/ و دوک /duk/ برایِ نخ
  • کامیون /kɒmion/ و وانت /vɒnet/ برایِ بار
  • شیشه /ʃiʃæ/، بطری /botri/، جام /ʤɒm/ و ساغر /sɒɣær/ برایِ نوشابه‌ها
  • لقمه /loɣmæ/ و بشقاب /boʃɣɒb/ برایِ غذا
  • سنگ /sæng/ برایِ آب (در آب‌یاری)

ت×پ. یگان‌هایِ گروهه

هر یگانِ گروهه بر چند پدیده‌یِ شمردنی دلالت می‌کند، برایِ نمونه:

  • سری /seri/ یگانِ گروهه‌یِ عمومی‌ست.
  • جفت /ʤoft/ برایِ گروه‌هایِ دوتایی (دست‌کش، جوراب، کفش، چشم و …)
  • دوجین /duʤin/ برایِ گروه‌هایِ دوازده‌تایی (تخمِ مرغ و …)
  • قطار /ɣætɒr/ برایِ شتر و فشنگ
  • رشته /reʃtæ/ برایِ مروارید، قنات و کوه
  • دوره /dævræ/ برایِ کتاب‌هایِ چندجلدی
  • دست /dæst/ برایِ ظرف، پوشاک و برگِ بازی
  • مول /mol/ برایِ شمارِ ذرّه

ت×ت. یگان‌هایِ بخشی

یگان‌هایِ بخشی بر تکّه‌ای از پدیده‌یِ شمردنی‌ای دلالت می‌کنند، مانند:

  • دانگ /dɒng/ برایِ یک‌ششم ساختمان و زمین
  • ثلث /sols/ برایِ یک‌سوم سالِ درسی
  • ربع /robʔ/ برایِ یک‌چهارم ساعت

دیدگاهتان را بنویسید