ضمیرِ بخشی ضمیری اسمیست که بر زیرمجموعهای از مجموعهیِ مرجـع دلالت کند که شمارِ عضوهایش معیّن نباشند. این ضمیر همواره نمودِ شناختیِ ناشناس و نمودِ شمارشیِ جمع دارد.
ضمیرهایِ بخشی در زبانِ پارسی، در مقایسه با دیگر زبانهایِ هند و اروپایی رشدِ چندانی نداشتهاند. به جایِ آن اسمهایِ گروهه را (بیشتر در چهرهیِ کانونِ نشانِ قیدِ خاستگاه) به کار میبرند:
پارهای از سخنرانیها /pɒre-i æz soxæn-rɒnihɒ/، گروهی از دانشآموزان /goruh-i æz dɒneʃ-ɒmuzɒn/
همان گونه که نمونههایِ بالا نشان میدهند، نشان در چنین جایگاههایی نمودِ شمارشیِ جمع دارد.
با این همه، بندهایِ اسمیِ زیر به مرورِ زمان در این زبان نقشِ ضمیرِ بخشی را به خود میگیرند، به گونهای که نه تنها به عنوانِ کانونِ نشانِ قیدِ خاستگاه، بلکه به چهرهیِ بندِ پردازه نیز به چشم میخورند:
- بندِ اسمیِ برخی /bærx-i/ (از افزودنِ پردازهیِ شناختیِ /-i/ به اسمِ برخ/bærx/):
برخی از دوستان /bærx-i æz dustɒn/، برخی موارد /bærx-i mævɒred/
- بندِ اسمیِ بعضی /bæʔz-i/ (از افزودنِ پردازهیِ شناختیِ /-i/ به اسمِ بعض /bæʔz/):
بعضی از مردم /bæʔz-i æz mærdom/، بعضی وقتها /bæʔz-i væɣthɒ/
بعضی اصحابِ تاریخ /bæʔz-i æshɒb-e tɒrix/ گفتهاند که کیومرث اوّلِ پادشاهی بود و عمرِ او هزار سال بود.
عوفیِ بخاری (سدهیِ ششم و هفتم خورشیدی)
- برایِ مجموعههایِ بزرگتر، بندِ اسمی خیلی /xæjl-i/ (از افزودنِ پردازهیِ شناختیِ /-i/ به اسمِ خیل /xæjl/):
خیلی از کتابها /xæjl-i æz ketɒbhɒ/، خیلی چیزها /xæjl-i ʧizhɒ/
خیلی /xæjl-i/ برایِ پایهسنجیِ بندهایِ صفتی نیز به کار میرود. این کاربرد را نباید با نقشِ ضمیرِ بخشی اشتباه گرفت:
خیلی زیاد /xæjl-i ziɒd/، خیلی کوتاه /xæjl-i kutɒh/
- برایِ زمان، بندِ اسمی گاهی /gɒh-i/ (از افزودنِ پردازهیِ شناختیِ /-i/ به اسمِ گاه /gɒh/). این ضمیرِ بخشی به عنوانِ کانونِ نشانِ به کار نمیرود:
گاهی وقتها /gɒh-i væɣthɒ/، گاهی شبها /gɒh-i ʃæbhɒ/
گمان میرود که در راستایِ دگردیسیِ این بندهایِ اسمی به ضمیرِ بخشی، همچنین پدیدهیِ دستوریسازی رخ داده است: پردازهیِ شناختیِ /-i/ در این جا برایِ پارسیزبانانِ امروزی پسوندِ واژهساز به شمار میآید. نشانهای برایِ این دستوریسازی گونهیِ جمعبستهیِ ضمیرهایِ بخشیِ خیلی /xæjl-i/ و بعضی /bæʔz-i/ (= خیلیها /xæjl-i-hɒ/ و بعضیها /bæʔz-i-hɒ/) است. در این دو مورد پسوندِ واژهپردازِ /-hɒ/ به این پردازهیِ شناختی چسبیده است (به جایِ این که واژههایِ *خیلهایی /xæjlhɒ-i/ و *بعضهایی /bæʔzhɒ-i/ را بسازد):
بعضیها جورِ دیگری فکر میکنند.
خیلیها جورِ دیگری فکر میکنند.
این ضمیرهایِ بخشیِ جمعبسته نه به عنوانِ بندِ پردازه به کار میروند نه با قیدِ خاستگاه.
ویژگیِ چشمگیری از ضمیرهایِ بخشیِ خیلی /xæjl-i/ و بعضی /bæʔz-i/ و نیز گونههایِ جمعبستهشان اینست که میتوانند با ضمیرهایِ دارایی پیوندِ بخشی بسازند (۱۰×۴×ت×ب.). از این راه میتوان به این ضمیرهایِ بخشی هر گونه نمودِ شخصیّتی بخشید (نگاه کنید به جستارِ ۱۰×۴×ت×آ.):
بعضیمان /bæʔz-i-mɒn/ (یکمشخص) از سرِ صدق و صفا هر آن چه در قوه و توان داشتیم به میدان آوردیم.
خیلیهامان /xæjl-i-hɒ-mɒn/ (یکمشخص) به این فکر بودیم.
خیلیتان /xæjl-i-tɒn/ (دومشخص) پدرِ خانواده هستید.
بعضیهاتان /bæʔz-i-hɒ-tɒn/ (دومشخص) ابرازِ مخالفت کردهاید.
بعضیهاشان /bæʔz-i-hɒ-ʃɒn/ (سومشخص) حتّا مرا هم نمیشناختند.
محمّدِ قاضی (سدهیِ سیزدهم و چهاردهم خورشیدی)
خیلیهاشان /xæjl-i-hɒ-ʃɒn/ (سومشخص) به مقرّبالخاقانی رسیده بودند.
جلالِ آلِ احمد (سدهیِ چهاردهم خورشیدی)