Posts for Tag : narrative

۱۴•۲. Narrative Mood  0

The narrative mood is used if processes in the past are expressed and the speaker or writer cannot attest their existence, and the only evidence is the assertions of either persons or books:

═╔ Narrative Pre-Past
Narrative Past Perfective
Narrative Past Imperfective
Narrative Past Progressive
═╚ Narrative Post-Past
═╔ Narrative Pre-Present
N‌arrative P‌resent
═╚ N‌arrative Post-P‌resent
═╔ N‌arrative Pre-F‌uture
N‌arrative F‌uture
═╚ N‌arrative Post-F‌uture

حکما و فیلسوفانِ قدیم مردمانِ مملکت را به چهار طبقه تقسیم می‌کرده‌اند.

Modjtaba Minavi (20th Century AD)

نظامی سرمشق و استادِ داستان‌سرایی به شمار می‌آمده است.

Abdolhossein Zarrinkoob (20th Century AD)

با یک نفرِ دیگر از معلّم‌ها داشته می‌رفته که ماشین زیرش می‌گیرد.

مأمورانِ ما تو را دیده‌اند که داشته‌ای چفتِ درِ خانه‌ای را می‌شکسته‌ای.

The assertions can be expressed indirectly:

از لحنِ او معلـوم بود که برایِ درآوردنِ آن پول خیلی زحمت کشیده بوده.

این سندها نشـان می‌دهد که در آن زمان چه راحت می‌شده با زندگیِ مردم بازی کرد.


Verb phrases in the narrative and the indicative generally have the same patterns. However, in the case where a conjugated past participle exists as constituent in the syntax of a verb phrase in the indicative, the narrative form differs in the following points:

  1. The perfect participle appears instead of the past participle.
  2. Like in other cases (see 13•d.), suppletive verbs (and not past inflectional suffixes) are used here to conjugate the perfect participle.

    The suppletive verb /-æst/ است as conjugating constituent can be omitted.

For example:

هنگامی که به خانه می‌رفت (indicative past imperfective) ، با برادرت رو به رو شد (indicative past perfective).

  • گویا هنگامی که به خانه می‌رفته (narrative past imperfective) ، با برادرت رو به رو شده (narrative past perfective).

من در دوره‌یِ ریاست‌م نمی‌خواستم (indicative past imperfective) گامی برایِ هم‌کاران‌م بر دارم.

  • دشمنانِ من ادّعا می‌کنند که من در دوره‌یِ ریاست‌م نمی‌خواسته‌ام (narrative past imperfective) گامی برایِ هم‌کاران‌م بر دارم.

دیروز که داشت به کبوترها غذا می‌داد (indicative past progressive) تو را دید (indicative past perfective).

  • بابک به من گفت که دیروز که داشته به کبوترها غذا می‌داده (narrative past progressive) تو را دیده است (narrative past perfective).

حکایت کرد که چون از مدرسه به واسطه‌یِ بیمار بودن اخراج شده بوده است (narrative pre-past) ، از آن جا که جوانی مستعد و کارکن بوده (narrative pre-past) من شخصاً به او علاقه‌مند شده بوده‌ام (narrative pre-past).

Modjtaba Minavi (20th Century AD)